* می: شراب قرمز
* باده: شراب به طور کل
* نبیذ: می خرما
* سیکی: می پرمایه و گیرا
* صهبا: می سفید
* مُل: لیکور، می معمولی را هم میگویند
* بگماز: گونهای می
نام انواع ظروفی که در زبان فارسی برای نوشیدن شراب و برخی دیگر از نوشیدنیهای الکلی به کار میرود:
* پیک: لیوانک شیشهای عرق خوری
* چَتوَر: بطری به اندازه یک چهارم شیشههای معمولی، چتول هم میگویند
* پیمانه: لیوان باده خوری، رطل هم میگویند
* جام: لیوان شیشهای باده خوری
* پیاله: کاسه کوچک بی پایه
* تغار: آوند نسبتآ کوچک
* مینا: شیشه باده خوری
* ساغر: کاسه پایه دار
* سبو: کاسه سفالی دسته دار
* سبوچه: سبوی کوچک
* تُنگ: آوند شیشهای گردن باریک، صراحی هم گفته اند.
* سَکره: تنگ سفالین بزرگ (از گویش لارستانی)
* هَسی: تشت سفالین (از گویش لارستانی)
* تَکوک: آوندهایی که به شکل جانوران درست میشده.
* ساتگین: آوند شیشهای بزرگ و استوار باده خوری
* زیغال: جام شکم بزرگ یک نفره، قدح هم گفته اند.
* پارچ: کاسهای بزرگ که دور میگردانند.
* قرابه: آوند شیشهای شکم بزرگ
* چمانه: نیم-کدوی تراشیده و نگارینی که با آن می میخوردند.
* کوزه: آوند سفالین نسبتآ بزرگ
* خُم: بزرگترین آوند باده سازی و باده خوری (در اصل خُنب بوده)
* خمره: همان خم
* بشکه:ضرف نسبتا حجیم
* شرابه: بشکه شراب
آیلاس: پیاله شراب
* نوشین: آیلاس نسبتا باریک و بلند